Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارس نیوز»
2024-05-05@15:44:50 GMT

گفتگو با رهبری درباره استاد مطهری

تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۴۶۵۲۶

گفتگو با رهبری درباره استاد مطهری

به گزارش پارس نیوز،

حداد عادل: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم.
جناب آقای خامنه‌ای در سالروز شهادت استاد بزرگوار آقای مطهری هستیم؛ بیش از پنج سال از پیروی انقلاب اسلامی و دقیقاً پنج سال از شهادت آن استاد بزرگوار میگذرد. در این پنج سال جمهوری اسلامىِ ما شاهد تحولات گوناگونی بوده؛ بسیاری از تجربه‌های نو پیش آمده، بسیاری از افکار و اندیشه‌ها در عمل به محک خورده، بسیاری از افراد و احزاب جذر و مدهایی داشته‌اند و در این پنج ساله شاید به اندازه‌ی پنجاه سال تجربه‌ی عملی و فرهنگی و فکری برای دست‌اندرکاران این نظام فراهم آمده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پیشنهاد شده در این پنجمین سالگرد شهادت استاد با حضرت‌عالی گفت و شنودی صورت بگیرد در خصوص استاد مطهری و مخصوصاً در پرتو این تجربه‌ی پنج ساله خصوصاً آنچه برای جنابعالی در مقام ریاست جمهوری و سایر مسؤولیتهایی که داشتید، اشرافی که داشته‌اید بر مسائل این پنج ساله‌ی اخیر یک نگاهی دوباره به زندگی استاد و به شخصیت استاد صورت بگیرد. اگر جنابعالی اجازه بفرمائید طرح بعضی سؤالات بشود و استفاده بشود از بیان جنابعالی.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. برای من از دو جهت این مذاکره مطلوب و دلنشین است؛ اوّلاً از این جهت که ذکر آن شهید عزیز و آن استاد بزرگوار - که بخش مهمی از فضای ذهنی من پر از خاطرات گرانقیمت آن بزرگوار هست - برای من لذتبخش است. ثانیاً از این جهت که جنابعالی بیان کردید و کاملاً هم درست است، که ما در پرتو تجربیات چند ساله میتوانیم چهره‌ی این استاد بزرگوار را خیلی روشنتر و بی‌ابهامتر از همیشه مشاهده کنیم و این فرصت برای بازنگری و تدبّر درباره‌ی این چهره‌ی ارزشمند اسلامی هست. به خصوص که این گفتگو با شما انجام میگیرد، که شما جزو افرادی بودید که شهید مطهری را به معنای واقعی کلمه می‌شناختید. بد نیست من این را هم یادآوری کنم، شاید نمی‌دانم قبلاً هم به شما گفتم یا نه که من اول‌بار اسم شما را هم از شهید مطهری شنیدم، به مناسبت مقاله‌ای که در یادنامه‌ی علامه‌ی امینی شما نوشته بودید - که مقاله‌ی بسیار خوبی هم بود - و خب شما جزو کسانی بودید که در شهادت استاد به سیاه کردن جامه اکتفا نکردید، واقعاً قلباً عزادار و مثل بسیاری از علاقمندان و آشنایان آن عزیز قلباً عزادار بودید؛ و چیزهای خیلی زیادی را قاعدتاً از این بزرگوار میدانید به مناسبتی که با ایشان نزدیک بودید. خیلی خوب است که این مذاکره را شروع کنیم و شاید این گفتگو یک مقدمه‌ای باشد برای یک بازنگری مجدد در شخصیت این استاد عزیز که به صورت منطقی و دقیق و با استفاده از خاطراتی که از ایشان هست و کتابهایی که هست واقعاً یک {شخصیت }شخصیت نگاری واقعی و صحیحی از ایشان به طور کامل انجام بگیرد.
حداد عادل: جنابعالی میدانید که آقای مطهری یک شخصیت جامع بودند و شخصیت ایشان ابعاد گوناگونی داشت. ایشان به عنوان یک روحانی - روحانی مبارز - در درجه‌ی اول شناخته شده بودند، فقیه بودند، فیلسوف بودند، استاد دانشگاه بودند، نویسنده بودند، خطیب و اهل منبر بودند؛ برای بنده بسیار مغتنم است که نظر جنابعالی را در این خصوص بدانم که از نظر شما تأثیر کدام یک از ابعاد شخصیت ایشان در جامعه‌ی ما بیش از بقیه‌ی ابعاد بوده و در درجه‌ی اول شما وقتی نام آقای مطهری به میان می‌آید {ذهنتان }ذهنتان سراغ کدام یک از جنبه‌های شخصیت آقای مطهری میرود؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: تصور من این است که مرحوم آیت‌الله‌مطهری رضوان‌الله‌علیه به عنوان یکی از چهره‌هایی که در احیاء تفکر اسلامی بیشترین نقش را داشتند و جزو یکی از پرچمداران این بینش نوین اسلامی و طرح دوباره‌ی اسلام در فضای فرهنگ امروزی جهان باید به شمار بیاید. همین‌طور که میدانیم از صدوبیست سال یا صدوبیست، سی سال، سی، چهل سال پیش به این طرف متفکرینی پیدا شدند که اینها درصدد طرح دوباره‌ی اسلام و مطرح کردن معارف اسلامی در میان هیاهوی تبلیغاتی فرهنگ غربی - که فرهنگ جدید و مدرن به حساب می‌آمد - بودند؛ که از این قبیل شخصیتهای معروف مثل سیدجمال‌الدین شناخته شدند. اینها را نسلهای امروز به عنوان مصلحین اجتماعی و مبارزین بزرگ و چهره‌های فکری و سیاسی و انقلابی اسلام میشناسند؛ که همه‌ی این خصوصیات را شما در سیدجمال مشاهده میکنید. هنر بزرگ سیدجمال در مبارزه‌ی سیاسی او نبود، بلکه هنر بزرگ او در این بود که اسلام را به عنوان یک دین زنده و به عنوان یک مایه‌ی زندگی و به عنوان یک مکتبی که یک نظام اجتماعی را در خودش دارد دوباره مطرح میکرد. تمام تلاش سیدجمال و حرکت او در آفاق اسلام از شرق تا غرب برای همین بود که میخواست این دوباره‌نگری به اسلام را در جوامع اسلامی زنده کند، و آن حالتی را که در گذشته - سالیان دراز - بر افکار صاحبنظران اسلامی تحمیل شده بود - حالت خمودگی اسلامی - این را از بین ببرد. ما در میان متفکرین ایرانی و غیرایرانی - چه عرب، چه هندی و غیر اینها شاید تُرک - شخصیتهایی داشتیم که این خط را دنبال میکردند؛ چهره‌های معروفی که بعضی از مؤلفین، بعضی از شعراء، بعضی از فلاسفه در این عصر جدید از این قبیل هستند. من وقتی که نگاه میکنم به این چهره‌های شناخته شده‌ی این ردیف، این روال، مرحوم شهید مطهری را یکی از برترین اینها به حساب می‌آورم؛ علت هم همین جامعیتی است که شما به آن اشاره کردید. این مرد یک فقیه بود، یعنی اسلام را وقتی میخواست تبیین کند و مسائل اسلامی را بیان کند از خودش چیزی مایه نمیگذاشت. اسلام را میشناخت، فقه اسلامی را بلد بود و همان‌طور که میدانید فقه اسلامی به معنای شیوه‌ی استنباط احکام از منابع اولیه اسلام - یعنی کتاب و سنت - است، و فقیه آن کسی است که این شیوه‌ی استنباط را بلد است؛ و درسی هم که برای فقاهت در حوزه‌ها خوانده میشود در حقیقت درس آشنایی با این شیوه است. خب مرحوم مطهری یک مجتهد بود، یعنی این شیوه را به خوبی بلد بود. اینجور نبود که به دام افکار التقاطی شرقی یا غربی بیفتد، همچنانی که بسیاری از متفکرین مصلح و طرفدار تجدید حیات دوباره‌ی اسلام در آن دام افتادند. یک فیلسوف بود - یعنی با معارف عمیق و استدلالی اسلام آشنا بود - یک سخنور بود - یعنی میتوانست همه‌ی آنچه را که بلد است به زبان بیاورد - یک نویسنده‌ی بسیار خوب بود - یعنی میتوانست همه‌ی آنها را بنویسد - تمام این جنبه‌هایی که جنابعالی اشاره کردید واقعاً ابعاد یک شخصیت زبده‌ی برجسته بود که میتوان او را یکی از متفکرین و یکی از پرچمداران احیای تفکر اسلامی به شمار آورد.
حداد عادل: یعنی حضرت‌عالی همه‌ی اینها را دستِ هم در خدمت آن احیاء تفکر اسلامی میدانید، بعد مانند ابعاد یک چندوجهی که کل آن احیاء تفکر اسلامی است این همین؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: یعنی آن شخصیتی که میتواند به عنوان یک مصلح، یک متفکر، یک مجدد به حساب بیاید این شخصیت طبعاً این ابعاد را باید داشته باشد. ما خب شما کاملاً آشنا هستید با چهره‌های معروف نوآور جهان اسلام، میدانید دیگر اینها غالباً یک جاهایی اشتباه کردند. معارف اسلامی را نفهمیدند، بعضی به دام تفکرات چپ افتادند، بعضی به دام تفکرات غربی افتادند، بعضی به دام تفسیر به رأیهایی از اسلام را افتادند. خب بعضی از متفکرین هندی - همان‌طور که میدانید - تفسیرشان به جوری بود که خودِ سیدجمال‌الدین‌اسدآبادی را وادار کرد به عکس‌العمل و مقابله؛ اینها همه‌اش بر اثر عدم آشنایی با معارف اسلامی بود.
این بزرگوار تمام این آشنایی را داشت. اشتباه آنها بر اثر عدم آشنایی بود بله، و این آشنایی را ایشان به طور کامل داشت در جنبه‌ی فقه، در جنبه‌ی معارف اسلامی.
حداد عادل: بله. آقای مطهری را گاهی بنده به دیده‌بان جبهه‌ی اعتقادی اسلام تشبیه میکنم از بعضی جهاتِ خصوصیاتی که ایشان داشت. که یک دیده‌بان در جبهه کارش این است که خطرها را شاید زودتر از بقیه تشخیص میدهد و میبیند، و ایشان را بنده معتقدم تخصصی داشتند در خطرشناسی، و از جمله صحبتهایی که
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: به هشدار
حداد عادل: بله، بله؛
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: صریحاً هشدار دادن و ملاحظه نکردن.
حداد عادل: بله و خیلی با جرأت. از جمله تک جمله‌هایی که از ایشان شفاهاً شنیدم و در جایی ندیدم که نوشته باشند این جمله است که ایشان میفرمودند که فاصله‌ی زمانی میان مشروطیت تا شهریور 1320 خطرناک‌ترین دوران برای اسلام در ایران بوده از آغازی که اسلام به ایران آمده تا امروز. ایشان معتقد بودند هیچ دوره‌ای برای اسلام خطرناکتر از این دوره در ایران پدید نیامده. من میخواستم که نظر جنابعالی را درباره‌ی این اعتقاد ایشان بدانم و اگر شما معتقدید نظر خودتان را بیان کنید، یعنی تحلیل بکنید که چرا مرحوم مطهری چنین عقیده‌ای داشت؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله. البته خب شهید مطهری تاریخ را خوب میدانست و دوره‌های مختلف تاریخی کشور ما را از بعد از اسلام ایشان یقیناً مطالعه کرده بودند و میدانستند، و آدمی هم نبود ایشان که بی‌حساب و بی‌مطالعه حرف بزند؛ میخواهم من این را قرینه بگیرم که ایشان در هنگامی که این جمله را میگفتند به یاد دوران مغول مثلاً بودند. دوران مغول یکی از آن دورانهای فوق‌العاده سخت است برای عالم اسلام؛ میدانید آنچه که در دوران مغول عالم اسلام از دست داد چیزی نیست که در ظرف یک قرن و دو قرن و سه قرن ممکن باشد برگردد و من شک دارم که آیا تا الان هم ما از لحاظ به دست آوردن منابع اصیل فکری اسلامی - که در حمله‌ی مغول از دست رفت - آیا توفیق داشتیم که آن را به یک کیفیتی جبران کنیم یا توفیق نداشتیم؟ شاید اگر حمله‌ی مغول پیش نمی‌آمد و این همه کتابخانه و این همه عالِم و این همه کتاب از بین نمیرفت ما یک چیزهایی امروز داشتیم که در سرنوشت جهان اسلام و تمدن اسلامی اصلاً تأثیر میگذاشت. من تصور میکنم علت این تعبیر شهید مطهری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه با توجه به دوره‌ی مغول با این خسارت این باشد که حمله کنندگان در دوران مغول مردمانی بودند که جز مُلک‌گشایی آن هم در شکل نیمه وحشی‌اش هدف دیگری نداشتند؛ یعنی میخواستند بیایند و سرزمینها را بگیرند؛ و قصد انهدام فرهنگ و نابودی فرهنگ قائم در این کشور را نداشتند. دلیلش هم این است که بالأخره خودشان به این فرهنگ گرویدند؛ هم مسلمان شدند و تعدادیشان شیعه شدند و ما میدانیم که آثار فرهنگی اُلجایتو و نمی‌دانم گوهرشاد و این بقایای خانواده‌ی مغول و تیمور در ایران الان هست، و {سلطانیه و} گنبد سلطانیه و بقیه‌ی جاهای دیگر. یعنی آمدند این‌جا برای این‌که آب و خاک را بگیرند و خب این نتیجتاً در کشتار و خونریزی و اینها نابودی فرهنگ و فرهنگیان هم وجود داشت. در حالی که مهاجمین غربی که از بعد از آغاز مشروطیت در ایران و باید گفت از ناکامی مشروطیت در ایران - که نظر شهید مطهری هم قطعاً از شروع نهضت مشروطیت نیست، بلکه از شروع شکست مشروطیت است، از آن لحظه‌ای که معلوم شد مشروطه یک دام برای این ملت بود نه یک نهضت انقلابی - از آن لحظه تا شهریور بیست دوران اوج سلطه‌ی تفکر و فرهنگ و تمدن غربی است که با چراغ آمده بود و به قصد انهدام فرهنگ آمده بود و گزیده‌ترین کالاها را هم نابود میکرد و منهدم میکرد و میبُرد. یعنی فرق بین مغول این مهاجمین قرن بیستم فرق بین یک اقوامی بود که با گیجی و مثلاً غفلت وارد میشدند با آن مردمی که با آگاهی و هوشیاری و به قصد انهدام مراکز اصلی وارد میشدند. و البته ایشان تا شهریور بیست فرمودید گفتند؟ ... من خیال میکنم بعد از شهریور بیست را هم بایستی یکی از فصول مهم این دوره دانست؛ یعنی اگر چه که دوران رضاخان در این مملکت مثل یک بولدزر بود رضاخان که تمام زیبائیها و ظرافتها را همان‌طور بی‌مهابا خراب میکرد، اما برای خنثی کردن ریشه‌های اعتقاد - که بعد از آن ویرانی دوران رضاخان هنوز زیر خاک مانده بود - یک حرکت ظریف‌تری لازم بود که سی و چند ساله، سی‌و‌پنج، شش ساله‌ی بعد از 1320 به تدریج آن را شروع کرد و در این‌جا واقعاً بذر اعتقاد و فرهنگ و معرفت را - که بعد از آن انهدام رضاخانی هنوز مانده بود - داشت دانه دانه میکشید از خاک بیرون و نابود میکرد و از بین می‌برد؛ بنابراین این قسمت هم بایستی جزو آن دوره محسوب بشود.
حداد عادل: حالا من این تصور میکنم علت این‌که آقای مطهری تا شهریور بیست گفتند به این معنا نیست که بعد از شهریور بیست آن نیّت و قصدی که غرب و شرق و غربزده‌ها و شرق‌زده‌ها و حتی هیأت حاکمه در مقابله‌ی با اسلام داشت نیّت فرقی کرده بود، بلکه شاید به این اعتبار بود که از بعد از شهریور بیست یک موجی برای مبارزه‌ی با آن غربزدگی و شرق‌زدگی در بین مسلمانها و متفکرین مسلمان پیدا شد که به دلیل تحولات سیاسی بعد از شهریور بیست امکان نمود پیدا کرد. مثلاً شاید آقای مطهری اگر یک متفکری را که حرفی برای گفتن دارد در 1317 در نظر میگرفتند، {و 1323 }در 1323 این متفکر دستش بازتر بود در این‌که دفع حمله بکند تا در 1317؛ به دلیل آن حوادث سیاسی. یعنی این حرف فقط براساس جنبه‌های فرهنگی و فکری نیست بلکه امکانی که برای مبارزه هم بوده - که قبل از شهریور بیست کمتر بوده و بعد از شهریور بیست بیشتر شده - هم شاید مورد نظر ایشان [...]
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ممکن است، یعنی یقیناً نظر ایشان به یک بخشهایی از فارقه‌هایی است که قبل از 1320 و بعد از این تاریخ وجود دارد؛ بدون شک خب دوران اختناق هست و شاید هم علت همین باشد که در دوران رضاخان یک به اصطلاح انهدامی به وجود آمد که بدون آن قلدری و آن به اصطلاح قاطعیت در ضلالت امکان نداشت آن اقدام به وجود بیاید. یعنی اگر سیاستهای بعد از 1320 میخواست قبل از این تاریخ اعمال بشود اثر کار رضاخان را در طول پنجاه سال ممکن بود به وجود بیاورد. رضاخان آمد و قلدرانه همه‌ی آن به اصطلاح بناهای فرهنگی و اخلاقی و اعتقادی و اینها را ویران کرد، صاف کرد البته. این تفاوت ممکن است وجود داشته باشد، البته {یادتان‌} [یادمان] هست که در دوران رضاخان شعله‌ی مبارزه خاموش‌تر از بعد از رضاخان نبود، یعنی در دوران رضاخان نهضت عظیم مسجد گوهرشاد را داریم، نهضت مدرس را داریم، مرحوم حاج آقا حسین قمی را داریم، حرکاتی که در قم وجود داشت را داریم، اینها را داریم، یعنی نهضتهای اسلامی و غیر اسلامی هم در زمان رضاخان کمابیش بوده. علی ای حالِ حالا، من میخواهم در توجیه نقطه‌نظر مرحوم شهید مطهری میتوانم من روی این تکیه بکنم که دوران تهاجم فرهنگی غرب - که همراه با تهاجم سیاسی و اقتصادی و طبعاً فرهنگی و اینها بود - خطرناکتر از دوران مغول بود، به خاطر این‌که مهاجمین هوشیارتر، آگاهتر و مسلحتر بودند به سلاحهای لازم، و بنابراین این فکر، فکر درستی است. خب الحمدلله که در سایه‌ی تلاش خود این شخصیت عزیز و شخصیتهایی از قبیل ایشان و تحرک عظیم این انقلابی که به وجود آمد ره صد ساله در مقابله‌ی با این تهاجم بحمدالله در دوران کوتاهی پیموده شد.
حداد عادل: الحمدلله. من یک جمله در خصوص این تعبیر آقای مطهری عرض بکنم؛ که آقای مطهری تا جائی که من یادم هست منظورشان مبارزه‌ی سیاسی نبود، بلکه همان جهات فرهنگی بود، و شاید علت این‌که به دوران قبل از شهریور بیست - حالا با یک کمی، چون در تاریخ که نمیشود یک همچنین خط کشید و خیلی دقیق یک روزی را یک مبدأ یک تحولی درست قلمداد کرد، ولی علت این‌که ایشان روی آن دوران تکیه میکردند و بعدش خطر از نظر ایشان کم شده بود - شاید این باشد که در آن فاصله خیلی از متفکران اسلام با مشاهده‌ی این جریانات شرقی و غربی و سموم فرهنگی که از راههای مختلف وارد این بدن شد، به فکر افتادند که باید یک حرفهای تازه‌ای بزنند، یک - به فرمایش شما - احیائی باید در تفکر اسلامی صورت بگیرد؛ و {این‌} بازتابِ این تأثیر بعد از شهریور بیست در واقع ثمر داد. علت این‌که افت کرد، یعنی خطر بعد از شهریور بیست کاهش پیدا کرد این بود که آن خطر ابتدا آمد و به فکر افتادند مصلحین و متفکران که یک راههای چاره‌ای بیندیشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: غالباً حمله‌ها این فایده را دارد که انسان را درصدد علاج قرار میدهد.
حداد عادل: بله. {یکی از} سؤال دیگری که میتوان مطرح کرد در این فرصت نقش شهید مطهری در خنثی کردن این توطئه‌ی خطرناک جدایی روحانی و دانشگاهی است. حضرت‌عالی میدانید که یکی از آن مبانی قلع و قمع رضاخانی این بود که بین این دو قشر جدایی بیندازد. این همان نکته‌ای است که امام بزرگوارمان از روز اول بر آن تأکید کردند و همواره هم تأکید میکنند. و اگر کسی تاریخ این پنجاه سال اخیر را بخواند میبیند که یکی از دامهای قوی رضاخان همین بود که این دو قشر را به هم بدبین بکند و تا حدود زیادی هم متأسفانه موفق شده بود. بنده خودم - که دانشجوی دانشگاه بودم - از آن روزی که وارد دانشگاه شدم و حتی قبل از این‌که وارد دانشگاه بشوم هر وقت میخواستم که از آن فضایی که ما را از اسلام دور میکرد به اسلام پناه ببرم و سراغ روحانیت بروم، سراغ اولین کسی که میرفتم مرحوم مطهری بود، و مثل من هزاران غریب در آن دیار بودند که می‌آمدند سراغ آقای مطهری و ایشان آشناتر بودند برای دانشجویان از بسیاری از روحانیون دیگر، و در واقع راه را باز میکردند، آغوش را باز میکردند. نظر جنابعالی در نقشی که آقای مطهری داشتند در خنثی کردن این توطئه چیه؟ ایشان چه کردند در مقابل این توطئه و ارزیابی چگونه میکنید کار ایشان را؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله، این یکی از نقاط برجسته‌ی شخصیت شهید مطهری رضوان‌الله‌تعالی‌علیه هست. به نظر من مرحوم مطهری {از دو، یعنی} با دو ابزار با دو وسیله میتوانستند تفاهم و نزدیکی بین دو قشر روحانیون و تحصیل‌کرده‌های جدید را به وجود بیاورند. یکی تلاش عملی و دیگری غنای شخصیت خودش ایشان. از لحاظ تلاش عملی خب ایشان در دانشگاه درس گرفتند، با دانشجوها انس پیدا کردند، در مجامع تحصیل‌کرده‌ها، مهندسین، پزشکان شرکت کردند، به عنوان یک قطب و ملجأ و پناهی برای تحصیل‌کرده‌های جدید شدند - همان‌طور که شما در مورد خودتان احساساتتان را بیان کردید - بله، واقعاً همینجور بود آن زمانها، هزاران دانشجو و فارغ‌التحصیل و کسانی که توی مسائل فرهنگ جدید درس خوانده بودند و تحصیل کرده بودند آقای مطهری را به عنوان یک ملجأ، یک پناه، یک ملاذ، یک آدمی که حرفشان را میفهمد، میتواند دردهایشان را علاج کند، سؤالاتشان را پاسخ بدهد، به او نگاه میکردند و اینها.
و ایشان نوشته‌هایش، سخنرانی‌اش در رادیو در آن سالهای اوائل، بعد هم سخنرانیهای گوناگونش در دانشگاههای مختلف، سراسر کشور در این خط بود؛ و شاید بتوانم بگویم ایشان موفق‌ترین چهره‌ی روحانی در میان محیطهای فرهنگ جدید بود، یعنی در دانشگاهها و حول و حوش دانشگاه‌ها؛ مثل تحصیل‌کرده‌ها و فارغ‌التحصیل‌ها. موفق‌ترین چهره بود، یعنی هیچ‌کدام از این چهره‌های تقریب بین روحانی و دانشگاه به قدر ایشان در این جهت موفق نبودند و ایمان {چیزها را} آن تحصیل‌کرده‌های جدید را جلب نکرده بودند. دومی غنای شخصیت خود ایشان بود؛ میدانید یکی از چیزهایی که بین این دو قشر را جدا کرده بود این بود که این دو قشر را به هم بی‌اعتقاد کرده بودند. تحصیل‌کرده‌های جدید فارغ‌التحصیل حوزه‌ی علمیه را یک آدم باسواد نمی‌دانستند، اصلاً آنچه را که او بلد بود آن را سواد نمی‌دانستند، به حساب نمی‌آوردند، علم نمی‌دانستند. روحانی در عرف و فرهنگ غربی تزریق شده‌ی به یک عده‌ی از تحصیل‌کرده‌های ما یک عنصر بی‌سواد و پرمدعایی بود و به حساب می‌آمد که اصلاً تضییع وقت بود که انسان با او بنشیند حرف بزند یا خودش را به او نزدیک کند، یعنی او را اصلاً قابل نمی‌دانستند که یک چهره‌ی یک شخصی بداند او را. متقابلاً تحصیل‌کرده‌ی حوزه علمیه تحصیل‌کرده‌های دانشگاهی را با همین چشم نگاه میکرد. علاوه بر این‌که حالا بی‌دین میدانست آنها را جاهل و عامی هم میدانست. یعنی اهل علم و عوام یک تقسیمی بود در حوزه‌های علمیه که مردم دنیا دو قسم بودند، یک قسم اهل علم، یک قسم عوام؛ و اهل علم یعنی آنی که تحصیل‌کرده‌ی حوزه است و عوام یعنی آن کسی که تحصیل‌کرده‌ی حوزه نیست؛ حالا تحصیل‌کرده‌ی هر جای دیگر هم میخواهد باشد. دو قشری که هر دو اهل علمند، هر دو اهل تحصیلاتند، هر دو با مغز و با تفکر و تعقل سر و کار دارند و همدیگر را بی‌سواد میدانند، شما طبیعی است که فرض کنید اینها اصلاً به هم نزدیک نشوند، با هم آشنا نشوند. مرحوم مطهری جزو شخصیتهایی بود، جزو پیشروان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوّت و صلابت شخصیت علمی خودش مخاطبین خودش را متواضع کرد در مقابل خود. یعنی هنگامی که ایشان وارد دانشگاه شد و افرادی در رشته‌های مختلفِ متناسب با شخصیت آقای مطهری وقتی با ایشان برخورد کردند، از ایشان استفهام کردند، با ایشان مسأله‌ای را مطرح کردند، با یک مغز بزرگ، با یک اندیشه‌ی عمیق، با یک ذهن باز مواجه شدند. یک مرد متفکر قوی صاحب‌نظر که در - رشته‌اش فلسفه و فقه بود، ولی بعد جامعه‌شناسی مطالعه کرده بود، اقتصاد مطالعه کرده بود، فلسفه‌های اروپایی را مطالعه کرده بود و افرادی از متخصصین و صاحب‌نظران این رشته‌ها به خود جذب کرده بود - ایشان در این اواخر یک درس جامعه‌شناسی اسلامی یا ... فلسفه‌ی تاریخ، بله فلسفه‌ی تاریخ داشت، که خب یک عده‌ای از افراد صاحب‌نظر، اساتید فن، اساتید به‌هرحال درس ایشان شرکت میکردند که خود ایشان برای من نقل کردند که دو تا درس ایشان داشتند میگفتند یکی دانشجوها شرکت میکنند یکی اساتید، این درسی بود که اساتید شرکت میکردند. فلسفه‌ی هِگِل را مثلاً ایشان آنچنان قوی و خوب آگاه بود و فراگرفته بود با آن قوّت علمی‌ای که داشت که خب کسانی که توی این رشته‌ها، توی این معقولات کار میکردند شخصیت ایشان را و ارزش ایشان را درک میکردند. پس شخصیت علمی و قوی مرحوم شهید مطهری هم بیشترین تأثیر را در نزدیکی این دو قشر داشت. یعنی وقتی که تحصیل‌کرده‌های جدید نگاه میکردند میدیدند، یک روحانی عالمِ متفکرِ فاضلی مثل شهید آقای مطهری را در مقابل خودشان دارند. از طرفی وقتی که در حوزه‌های علمیه - که خب شخصیت آقای مطهری در حوزه‌ها واضح بود برای بیشتر افرادی که در حوزه‌ها بودند - وقتی میدیدند ایشان دل به قشر تحصیل‌کرده‌ی جدید بسته و با اینها سر و کار دارد آنها هم یک حالت تقارب و تفاهمی برایشان به وجود می‌آمد. پس بنابراین آقای مطهری نه فقط با ابزارها و طراحیها و به اصطلاح ابتکار و تدبیر خودش توانست این تقارب را به وجود بیاورد، بلکه با شخصیت خودش بیشترین سهم و نفع را در این کار داشت.
حداد عادل: این نکته که فرمودید که استادان دانشگاه جذب آن ذهن قوی ایشان میشدند من را یاد یک خاطره‌ای انداخت. در همان درس فلسفه‌ای که استادان دانشگاه شرکت میکردند، بنده هم توفیق داشتم که خدمت ایشان میرسیدم. یکبار صحبت فلسفه‌ی هگل بود؛ مترجم فلسفه‌ی هگل - که از استادان خوب دانشگاه بود و به ایشان علاقه داشت - در جلسه‌ی درس حاضر بود. آقای مطهری فرمودند که من گمان میکنم خطایی که برای هگل در مسأله‌ی حرکت و در اصولاً مسأله‌ی اصل امتناع تناقض حاصل شده ناشی از این است که هگل فلسفه‌ی خود را بر اَصالت ماهیت بنا کرده. آن استاد دانشگاه پرسید که شما از کجا این نتیجه‌گیری را کردید؟ آقای مطهری بلافاصله خیلی صریح فرمودند که از کتاب خودِ شما من این مطلب را در آورده‌ام. گفتند که کجای کتاب من همچنین مطلبی از آن بر می‌آید؟ ایشان بلافاصله گفتند این‌جا که شما اینجور ترجمه کردید، اینجور ترجمه کردید، این هم نتیجه‌اش میشود. آن استاد خیلی مرد منصفی بود، تعجب کرد و گفت بله خب شما چیزهایی فهمیدید که خودِ من نفهمیدم؛ ایشان هم به شوخی و خنده گفتند بله «رُب حامل فقهٍ الی من هو افقه منه». بله، بعد داستانی را نقل کردند و به همین جهت بود که این استادان دانشگاه - بعضیها سنشان از آقای مطهری زیادتر بود که در آن مجلس حاضر بودند - شیفته‌ی عمق فکر ایشان بودند و همچنین سعه‌ی صدر ایشان.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: البته آقای مطهری به این استاد علاقه‌مند بود، دکتر عنایت را میگوئید؟ ... بله، تعریف میکرد ایشان از این دکتر عنایت و میگفت بسیار مرد فاضل و قوی و خوبی است.
حداد عادل: بله مرحوم عنایت این کتابی هم که اخیراً از ایشان ترجمه شده به آقای مطهری تقدیم کردند و گفتند که استاد مطهری - شهید مطهری - مرا برانگیخت بر این‌که این کتاب - تفکر نوین سیاسی در اسلام - را بنویسم، خودش را وامدار آقای مطهری میدانست. بنده در خصوص نقشی که ایشان ایفا کردند نسبت به {روحانی و} تقریب بین روحانی و دانشجو یک نکته را هم میخواستم اضافه بکنم و آن این است که خیلیها خواستند این کار را بکنند ولی بسیاری از آنها موفق نشدند، به دلیل این‌که نتوانستند تشخیص بدهند که اشکال اصلی کجاست؛ و بعضی از اینها وقتی که مثلاً از حوزه آمدند سراغ جوانها عده‌ای خودشان برای این‌که تقریب ایجاد بکنند بعضی از اصول خودشان را شاید خدشه‌دار کردند. بودند مثلاً چهره‌هایی که کار آنها انسان را تا اندازه‌ای یاد این شعر می‌اندازد که:
شد غلامی که آب جوی آرد
آب جوی آمد و غلام بِبُرد
یعنی بعضی اشکالاتی که تحصیل‌کرده‌ها با حوزه داشتند، اینها نمیتوانستند تحلیل بکنند ببیند گیرِ کار کجاست و بنده تصور میکنم خیلیها که در این جدایی بین روحانی و دانشجو تفکر میکردند نتوانستند عیب اصلی را از عیب فرعی تشخیص بدهند. مثلاً جوانها به روحانیون انتقادهای زیادی داشتند؛ خب بعضی از این انتقادها هم وارد بود، خیلیها هم وارد نبود؛ ولی مهم این بود که روحانیت را به عنوان اصل سالم دانستن و عیبها را جزئی و فرعی و عَرَضی دانستن و کوشش کردن تا آن اصل را معرفی کردن این در واقع هنر آقای مطهری بود شاید در این قضیه.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بله درست است این، یعنی اعتقاد مرحوم مطهری رضوان‌الله‌علیه به نقش نهاد روحانیت منهای اشتباهاتی که ممکن است این یا آن شخص روحانی داشته باشد یکی از خصوصیات ویژه‌ی این بزرگوار بود. این جمله‌ی اسلام منهای روحانیتی که کوبیده شد به طور کامل و واقعاً در ذهنهای کسانی که مشتبه بودند پاک شد این را ایشان این هنر آقای مطهری بود که روی این مسأله، اوّلاً درک کرد که هدف آن کسانی که دارن

منبع: پارس نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۴۶۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام جمعه رشت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است

آیت الله رسول فلاحتی با بیان اینکه بیداری دانشجویان در دانشگاه‌های غرب و آمریکا نتیجه دوراندیشی مقام معظم رهبری است که سال‌ها قبل برای جوانان اروپایی و آمریکایی نامه نوشت، ادامه داد: امام جامعه ما ۱۰ سال پیش خطاب به جوانان اروپا و آمریکا چهره پردازی سخیف بین دانشجویان و واقعیت سد عاطفی و ایران هراسی و اسلام هراسی ارا تشریح کردند.

به گزارش مهر، وی با اشاره به تحولات اروپا و آمریکا گفت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری و نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا است.

در خطبه‌های این هفته نماز جمعه رشت ضمن تسلیت ایام شهادت امام جعفر صادق (ع) اظهار کرد: تلاش امام جعفر صادق (ع) در راستای گسترش اندیشه اسلام بود و در دوران امامت خویش چند کار اساسی انجام دادند که ثمرات آن را امروز در جامعه شیعی شاهد هستیم.

وی افزود: سه شنبه هفته آینده زمان خروج آمریکا از برجام و اعلام کاهش گام به گامی تعهدات هسته‌ای است، امام راحل درباره آمریکا می‌فرماید؛ این ابر قدرت‌ها می‌خواهند به همه جا مسلط شوند برخی دولت‌ها فکر می‌کنند که اگر در دامن آمریکا بروند موفق می‌شوند، اما بدانند اشتباه است.

امام جمعه رشت با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه ما هشت سال با صدام جنگ داشتیم این‌ها هر چقدر توانستند به رژیم بعثی کمک کردند، گفت: آمریکا هر چقدر طی این سال‌ها توانسته با کشور ما دشمنی کرده است.

آیت الله فلاحتی با بیان اینکه بیداری دانشجویان در دانشگاه‌های غرب و آمریکا نتیجه دوراندیشی مقام معظم رهبری است که سال‌ها قبل برای جوانان اروپایی و آمریکایی نامه نوشت، ادامه داد: امام جامعه ما ۱۰ سال پیش خطاب به جوانان اروپا و آمریکا چهره پردازی سخیف بین دانشجویان و واقعیت سد عاطفی و ایران هراسی و اسلام هراسی ارا تشریح کردند.

وی ادامه داد: امروز فرهیختگان دنیای اسلام جوانان اروپا و آمریکا را تحسین می‌کنند حقایقی که جمهوری اسلامی ۴۵ سال می‌گوید کسی باور نمی‌کرد، اما امروز دنیا دارد حقانیت جمهوری اسلامی را باور می‌کند خدا را شکر بیداری در جهان ایجاد شده البته جبهه استکبار همواره از بیداری اسلامی و ملت‌ها در هراس بودند.

آیت الله فلاحتی اضافه کرد: استکبار جهانی برای اداره خود هیچ فردی برایشان مهم نیست هر کسی در عرصه بیداری قرار بگیرند برای اینکه خودشان بمانند از هیچ کاری فروگذاری نمی‌کنند.

امام جمعه رشت خطاب به همه مسؤولان اجرایی و قوای سه گانه کشور تصریح کرد: امروز شرایط خوبی حاکم است، امروز رسانه‌های جهانی به جان یکدیگر افتاده، صهیونیسم و استکبار جانی عقب نشینی کرده‌اند، اما گاهی مواقع دلخوری‌ها و مشکلاتی نیز در داخل است که باید توسط مسؤولان جبران و مشکلات رفع شوند.

دیگر خبرها

  • برگزاری همایش حکمت مطهر با حضور نمایندگی ولی فقیه در سپاه عاشورا
  • یادواره شهدای نیر با محوریت فضائل استاد شهید مطهری
  • سه جریان مخالف استاد مطهری
  • ورود وزیر خارجه ایران به گامبیا
  • امیرعبداللهیان وارد گامبیا شد
  • امام جمعه رشت: بیداری دانشجویان جهان حاصل روشنگری رهبری است
  • شهید مطهری در اوج حکمت و استادی، روضه خوانی را ترک نکرد
  • شهید مطهری تکلیف‌محور و وظیفه‌مند بود
  • علمای ربانی در برخی نقاط مهجورند/ حجاب از معضلات کف جامعه است
  • دیدار استاندار لرستان و آیت‌الله «نیازی»